1- بعد از دو سال نوسان و پرده پوشی، سرانجام حجاب اختلافات وحشتناک علی کریمی و محمد رویانیان کنار رفت تا شاید روشن شود علت اصلی بسیاری از مشکلات ستاره شماره هشت در لباس سرخپوشان چه بوده است؟ سردار پرسپولیسی ها خیلی سعی کرد سخنان تندی که از او علیه جادوگر نقل شده بود را کتمان کند، اما نشد که نشد. بدنه جامعه مساله عجیب «ام الفساد» را باور کرده بود؛ آنچه قفل سکوت چندین ماهه کریمی را شکست و جنگ را وارد فاز تازه ای کرد. کشاکش بین مدیرعامل و بازیکن مغضوب تا آنجا ادامه یافت که سرانجام کاپیتان پیشین سرخپوشان اقدام به انتشار یک سند کرد؛ برگه چکی برگشت خورده با دو تاریخ متفاوت. این شاید توضیح عملی پیغامی بود که کریمی پیش تر به مقصد رویانیان فرستاده بود؛ آنجا که برایش نوشت: «باید ببینیم می تواند به دایی هم چک دستفروش ها را بدهد یا نه؟» قبل از او البته جواد کاظمیان ماجرای اوضاع مبهم مالی پرسپولیسی ها و به ویژه چک های بی اعتبار سعید شیرینی را بازگو کرده بود، اما خب باورش سخت بود که صابون این بدحسابی، تن اسطوره محبوب هواداران هم را نوازش داده باشد!

2- انتشار برگه چک پاس نشده باشگاه پرسپولیس، شاید اولین و آخرین اقدام «مالی» علی کریمی در تمام طول دوران بازیگری اش بوده باشد. مردی که هرگز حرفی از پول نزند، مردی که در میانه های لیگ هشتم رسما تحت عنوان ارزانترین بازیکن دسته برتری فوتبال ایران به پرسپولیس اضافه شد و مردی که در تیم کم بنیه کاشانی به یکی از معدود بازیکنانی تبدیل شد که کمتر از رقم سقف قرارداد دستمزد گرفتند، حالا به نقطه ای رسیده است که لاشه چک پاس نشده اش را با رسانه ها به اشتراک می گذارد. آیا کریمی عوض شده است؟ یا شرایطی که بر او تحمیل کردند این بازیکن را به نقطه فعلی رسانده است؟ پاسخ شاید در آستین محمد رویانیان باشد؛ مدیری که در طول یک سال گذشته بیش از ده بار به جادوگر طعنه زد و آبرویش را به حراج گذاشت: «بازیکنی تیم من را به هم ریخت که دو برابر پارسال پول گرفته بود.» سردار البته هرگز توضیح نداد که این رشد  صددرصدی، ناشی از قرارداد نازلی بوده که کریمی پیش تر در دوران حاج حبیب منعقد کرده، وگرنه یکی مثل او جایی در حاتم بخشی های رویانیان نداشته است؛ که اگر اینطور نبود، دریافتی جدید جادوگر در صد فرسخی قرارداد عزیز دردانه های تازه وارد متوقف نمی ماند. عجیب است؛ سردار حق دارد روزی هزار بار منت پول نداده را بر سر کریمی و هوادارانش بکوبد، اما جادوگر نمی تواند بعد از مدتها ساکت ماندن، یک بار سند وصول نشدن همین مبلغ را علنی کند!

3- کلاهت را سفت بچسب اسطوره. ایران جای عجیبی است. اینجا مسوولان پرسپولیس خرج هایی به مراتب واجب تر از نقد کردن چک کاپیتان شان دارند. اینجا پرداخت پول هتل گهر، برپایی مهمانی چندده هزار دلاری برای باره سی، بدرقه کره ای مصدوم با پول تو جیبی 50 میلیونی و اجاره کردن آنتن صداوسیما مهم تر از وفای به عهد است؛ به ویژه در قبال ستاره ای که شاید آخرین جرعه های شأن و مقامش پشت باجه برگشتی ها به تاراج می رود، وقتی از پاس شدن توام با خواهش و تمنای چک کریم انصاری فر باخبر می شود. حق شاید همین است که این پسربچه های نورسیده و کم رمق می کنند؛ می روند آنتالیا و به پشتوانه شش گل در یک فصل، التماس های مدیران باشگاه را بی پاسخ باقی می گذارند. کلاهت را سفت بچسب اسطوره. اینجا دوستان با اسکناس های شان کارهای اساسی تری صورت می دهند. مثلا مهمانی تندیس ها می گیرند یا دانشگاه علمی- کاربردی می زنند؛ وای بر دانشجویان، اگر علمش علم مدیریت باشد و کاربردش نوع برخورد با ستارگانی که تاریخچه مجموعه را می سازند. کلاهت را سفت بچسب اسطوره. این روزها باد همه چیز را با خودش می برد.

4- برای دریدن کمرنگ ترین رگه ها از احتمال تعلق خاطر به مادیات، علی کریمی در پیامش تضمین می کند «پول دریافتی را صرف امور خیریه خواهم کرد.» حاشا به شرف همیشگی ات پسر. خیرترین کاری که شاید بتوان با این لاشه چک مخدوش، با این سند بی اعتباری این روزگار انجام داد، فراموش کردن آن است. بگذار و بگذر از رسم آدم هایی که جواب تخفیف دستمزدت را با تخفیف شخصیتت دادند. حلال مان کن آقا. زمانه برگشته است.